سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رزسفید

سلیمان در قرآن یکشنبه 86/7/29 ساعت 10:58 عصر

سلیمان علیه السلام

الصدوق قال: حدّثنا عبدالله بن محمّد بن عبدالوهاب القرشى قال: حدّثنا منصور بن عبدالله الإصفهانى الصوفى قال: حدّثنى علىّ بن مهرویه القزوینى قال: حدّثنا سلیمان الغازى قال: سمعت علىّ بن موسی الرضا علیه السلام یقول عن أبیه موسی‏ عن أبیه جعفر بن محمّد فى قوله عزّوجلّ (فَتَبِسّمَ ضاحِکًا مِنْ قَوْلها) قال: لمّا قالت النملة: (یا أَیّهَا النّمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُمْ لایَحْطِمَنّکُمْ سُلَیْمانُ وُ جُنودُهُ) حملت الریح صوت النملة إلی سلیمان‏ علیه السلام، و هو مارّ فى الهواء و الریح قدحملته فوقف و قال: علىّ بالنملة، فلمّا أتى بها قال سلیمان: یا أیّتها النملة أما علمت أنّى نبىّ و أنّى لاأظلم أحداً؟! قالت النملة: بلی. قال سلیمان ‏علیه السلام فلِمَ حذّرتهم ظلمى و قلت: (یا أیّها النمل ادخلوا مساکنکم) قالت : خشیت أن ینظروا إلی زینتک فیفتتنوا بها فیعبدون غیر الله تعالی ذکره، ثمّ قالت النملة: أنت أکبر أم أبوک؟ قال سلیمان: بل أبى داود، قالت النملة: فلم زید فى حروف اسمک علی حروف اسم أبیک داود؟! قال سلیمان: ما لى بهذا علم، قالت النملة: لأنّ أباک داود علیه السلام داوی جرحه بودّ فسمّى داود و أنت یا سلیمان أرجو أن تلحق بأبیک، ثمّ قالت النملة: هل تدرى لم سخّرت لک الریح من بین سائر المملکة؟ قال سلیمان: ما لى بهذا علم، قالت النملة: یعنى عزّوجلّ بذلک لوسخّرت لک جمیع المملکة کما سخّرت لک هذه الریح لکان زوالها من یدک کزوال الریح، فحینئذ تبسّم ضاحکاً من قولها .

نمل/ 18- 19. علل الشرائع 1 / 72.



صدوق گوید: عبدالله بن محمد بن عبدالوهاب قرشی ما را حدیث کرد که منصور بن عبدالله اصفهانی صوفی، از علی بن مهرویه قزوینی، از سلیمان غازی نقل کند که گفت‌: از علی بن موسی الرضا(ع) شنیدم که می‌فرمود: از پدرش موسی بن جعفر، از پدرش‌جعفر بن محمد درباره این آیه ( از سخن او لبخندی زد) و فرمود: چون آن مور گفت : ( ای موران به داخل خانه‌های‌تان بروید که سلیمان و سپاهیانش ناآگاهانه شما را درهم نکوبند)2 باد صدای مور را به سلیمان(ع) که در هوا بر باد سوار بود رساند، ایستاد و گفت آن مور را نزد من آورید، چون آورده شد سلیمان گفت: ای مور آیا نمی‌دانی که پیامبر خدایم و به کسی ستمی روا ندارم؟ مور گفت: آری، سلیمان(ع) گفت: پس چرا آنان را از ستم من پرهیز دادی و گفتی: (ای موران به‌خانه‌های‌تان درآیید)؟ مور گفت: بیم داشتم زینت تو را دیده و فریفته شوند و غیر خدا را بپرستند، سپس مور گفت: تو بزرگتری یا پدرت داوود؟ سلیمان گفت: البته پدرم ‌داوود، مور گفت: پس چرا حروف نام تو بر حروف نام پدرت داوود بیشتر است، سلیمان‌گفت: نمی‌دانم، مور گفت : زیرا پدرت داوود(ع) خود زخم خویش را مداوا کرد و بدان داوود نامیده شد در حالی که تو سلیمانی [ پر از سلامتی‌] و امید دارم به پدرت ملحق شوی‌. مور گفت: آیا می‌دانی چرا از میان همه قدرتها، باد مسخّر تو شد؟ سلیمان گفت‌: نمی‌دانم، مور گفت: یعنی آن که اگر خداوند عزّوجلّ همه قدرتها را به فرمان تو می‌آورد چنانکه این باد را مطیع تو نمود، نیستی‌اش به دست تو چون نیستی باد بود و آنگاه بود که سلیمان از گفته او لبخندی زد3 .



    الصدوق قال: حدّثنا محمّد بن القاسم المفسّر المعروف بأبى الحسن الجرجانى رضى الله عنه قال: حدّثنا یوسف بن محمّد بن زیاد و علىّ بن محمّد بن سیّار عن أبویهما عن الحسن بن علىّ، عن أبیه علىّ بن محمّد، عن أبیه محمّد بن علىّ، عن أبیه الرضا علىّ بن موسی بن جعفرعلیه السلام، عن أبیه موسی بن جعفرعلیه السلام عن أبیه الصادق جعفر بن محمّد علیه السلام فى قول الله عزّوجلّ (وَ اتّبعُوا ما تَتْلُوا الشّیاطِینُ علی مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ) قال: اتبعوا ما تتلوا کفرة الشیاطین من السحر و النیرنجات علی ملک سلیمان الّذین یزعمون أنّ سلیمان به ملک و نحن أیضاً به نظهر العجائب حتّی ینقاد لنا الناس و قالوا: کان سلیمان کافراً، ساحراً، ماهراً بسحره ملک ما ملک و قدر ما قدر، فردّ الله عزّوجلّ علیهم فقال (و ما کفر سلیمان) و لااستعمل السحر کما قال هؤلاء الکافرون (و لکن الشیاطین کفروا یعلّمون الناس السحر) الّذى نسبوه إلی سلیمان و إلی (ما اُنزل علی الملکین ببابل هارون و ماروت) و کان بعد نوح ‏علیه السلام قدکثر السحرة و المموّهون، فبعث الله عزّوجلّ ملکین إلی نبىّ ذلک الزمان بذکر ما تسحر به السحرة و ذکر ما یبطل به سحرهم و یردّ به کیدهم فتلقّاه النبىّ عن الملکین و أداه إلی عباد الله بأمر الله عزّوجلّ فأمرهم أن یقفوا به علی السحر و أن یبطلوه و نهاهم أن یسحروا به الناس و هذا کما یدلّ علی السمّ ما هو و علی ما یدفع به غائلة السمّ، ثمّ قال عزّوجلّ (و ما یعلمان من أحد حتّی یقولا إنّما نحن فتنة فلاتکفر) یعنى أنّ ذلک النبىّ أمر الملکین أن یظهرا للناس بصورة بشرین و یعلّماهم ما علّمهما الله ذلک فقال الله عزّوجلّ (و ما یعلّمان من أحد) ذلک السحر و إبطاله (حتّی یقولا) للمتعلّم ( إنّما نحن فتنة) و امتحان للعباد لیطیعوا الله عزّوجلّ فیما یتعلمون من هذا و یبطلوا به کید السحرة و لایسحروهم (فلاتکفر) باستعمال هذا السحر و طلب الإضرار به و دعاء الناس إلی أن یعتقدوا أنّک به تحیى و تمیت و تفعل ما لایقدر علیه إلّا الله عزّوجلّ فإنّ ذلک کفر. قال الله عزّوجلّ (فیتعلّمون) یعنى طالبى السحر (منهما) یعنى مما کتبت الشیاطین علی ملک سلیمان من النیرنجات و ممّا (أنزل علی الملکین ببابل هاروت و ماروت) یتعلّمون من هذین الصنفین (ما یفرّقون به بین المرء و زوجه) هذا ما یتعلّم للإضرار بالناس یتعلّمون التضریب بضروب الحیل و النمائم و الایهام و أنّه قددفن فى موضع کذا و عمل کذا لیحبّب المرأة إلی الرجل و الرجل إلی المرأة و یؤدّى إلی الفراق بینهما، فقال عزّوجلّ (و ما هم بضارّین به من أحد إلّا بإذن الله) أى ما المتعلمون بذلک بضارّین به من أحد إلّا بإذن الله یعنى بتخلیة الله و علمه فإنّه لوشاء لمنعهم بالجبر و القهر. ثمّ قال (و یتعلّمون ما یضرّهم و لاینفعهم لأنّهم إذا تعلّموا ذلک السحر لیسحروا به و یضرّوا فقدتعلّموا مایضرهم فى دینهم و لاینفعهم فیه، بل ینسلخون عن دین الله بذلک (وَ لَقَدْعَلِمُوا) هؤلاء المتعلّمون (لَمَنِ اشْتَراهُ) بدینه الّذى ینسلخ عنه بتعلّمه (ما له فى الآخرة من خلاق) أى من نصیب فى ثواب الجنّة، ثمّ قال عزّوجلّ (و لبئس ما شروا به أنفسهم) و رهنوها بالعذاب ( لوکانوا یعلمون) أنّهم قدباعوا الآخرة و ترکوا نصیبهم من الجنّة، لأنّ المتعلّمین لهذا السحر الّذین یعتقدون أن لارسول و لاإله و لابعث و لانشور. فقال (وَ لَقَدْعَلِمُوا لَمَن اشْتَراهُ ما لَهُ فِى الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ) لأنّهم یعتقدون أن لاآخرة فهم یعتقدون أنّها إذا لم تکن آخرة فلاخلاق لهم فى دار بعد الدنیا و إن کانت بعد الدنیا آخرة فهم مع کفرهم بها لاخلاق لهم فیها. ثمّ قال (و لبئس ماشروا به أنفسهم) بالعذاب إذ باعوا الآخرة بالدنیا و رهنوا بالعذاب الدائم أنفسهم (لوکانوا یعلمون) أنّهم قدباعوا أنفسهم بالعذاب و لکن لایعلمون ذلک لکفرهم به، فلمّا ترکوا النظر فى حجج الله حتّی یعلموا عذّبهم علی اعتقادهم الباطل و جحدهم الحقّ .

بقره /102. عیون أخبار الرضا 1 / 266.

 

صدوق گوید: محمد بن قاسم مفسّر معروف به ابوالحسن جرجانی(ره ) ما را حدیث کرد که یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد بن سیّار از پدرشان، از حسن بن‌علی، از پدرش علی بن محمد، از پدرش محمد بن علی، از پدرش علی بن‌موسی بن جعفر، از پدرش موسی بن جعفر، از پدرش جعفر بن محمد(ع) درباره این سخن خداوند عزّوجلّ (و آنچه را شیطانها در سلطنت سلیمان خوانده بودند، پیروی کردند و سلیمان کفر نورزید ) ما را چنین حدیث نمود که فرمود: آنچه شیطانهای کافر از سحر و نیرنگ در سلطنت سلیمان می‌خواندند، پیروی کردند، کسانی که می‌پنداشتند سلیمان بدان سلطنت یافته و ما نیز عجایبی به ظهور می‌رسانیم تا مردم اطاعت ما کنند و گفتند: سلیمان، کافر و جادوگری زبردست است که به جادو آنچه را بر آن حکم می‌راند، مالک شده و بر آن قدرت یافته است، پس خداوند عزّوجلّ پاسخ‌شان داد و فرمود (سلیمان کافر نشد) و جادویی به کار نبست آن‌گونه که این کافران گویند، بلکه شیطانها با آموختن جادو به مردم، کفر ورزیدند، جادویی که آن را به سلیمان و ما نسبت دادند (آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت در بابل فرو فرستاده شده بود [پیروی کردند]) که پس از نوح(ع) ساحران و تردستان زیاد شدند و خداوند عزّوجلّ دو فرشته را به سوی پیامبر آن زمان گسیل داشت با همان وردی که جادوگران بدان جادو می‌کردند و ذکری که با آن جادوی‌شان را باطل کرده و کیدشان را به خودشان باز می‌گرداند، و آن پیامبر(ع) از آن دو فرشته، آنچه را که باید، فرا گرفت و به امر خدا به بندگان او عزّوجلّ رساند و فرمان‌شان داد تا در برابر سحر ایستاده، آن را باطل کنند اما ایشان را از این که خود، مردم را سحر کنند نهی کرد. چنان که نشان می‌دهد که سَم چیست و چگونه اثر سوء آن دفع می‌شود. سپس خداوند عزّوجلّ فرمود (آن دو فرشته هیچ کس را تعلیم [سحر] نمی‌کردند مگر آن که می‌گفتند ما آزمایشی [برای شما] هستیم پس زنهار کافر نشوی‌) یعنی آنکه آن پیامبر(ع ) دو فرشته را دستور داد تا به صورت دو انسان بر مردم ظاهر شده، سحر را همانطور که خداوند به آن دو یاد داده بود که خداوند فرمود (از احدی یاد نگرفتند) این سحر را، و نحوه باطل ساختن آن را به ایشان بیاموزند (تا آنکه بگویند) به هر فراگیری (ما تنها وسیله‌ای برای آزمایشیم‌) و آزمونی برای همه بندگان تا خداوند عزّوجلّ را در آنچه از این [سحر] می‌آموزند، اطاعت کنند و بدان نیرنگ ساحران را نابود سازند و مردم را سحر نکنند، ( پس کافر مشو) با به کارگیری این سحر و قصد آزار و زیان رساندن بدان و با دعوت مردم به این که معتقد شوند تو زنده نموده و می‌میرانی و آنچه جز خدا قدرت انجام آن را ندارد، انجام می‌دهی که این کفر است‌. خداوند عزّوجلّ فرمود (پس فرا می‌گیرند) یعنی علاقه‌مندان به جادو (از آن دو) یعنی از آنچه شیطانها در سلطنت سلیمان از انواع نیرنگ نوشتند و از آنچه (آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت در بابل نازل شد) از این دو گروه (آنچه بدان میان شخص و همسرش جدایی می‌افکنند) این چیزی است که برای زیان رساندن به مردم فرا گرفته می‌شود، سخن‌چینی و انواع حیله‌ها و در پرده سخن گفتن‌ها فرا می‌گیرند، و این که در فلان جا در زیر خاک شود تا زن نزد شوهرش و مرد نزد همسرش را محبوب کنند تا آنجا که میان‌شان جدایی افکنند، پس خداوند عزّوجلّ فرمود (آنها نمی‌توانند به هیچ کس زیانی رسانند مگر به إذن خداوند) یعنی فراگیران آن بدان نخواهند توانست به کسی زیانی رسانند مگر به اذن خدا یعنی پنهان از خدا و قدرت او که اگر او بخواهد با جبر و قهر بازشان دارد. آنگاه فرمود (فرا می‌گیرند آنچه زیان‌شان رساند و سودی برای‌شان ندارد) زیرا آن جادو را فرا گرفتند تا بدان جادویی کنند و زیانی رسانند، چیزی فرا گرفتند که در دین‌شان به ایشان زیانی رساند و فایده‌ای برای دین‌شان نداشت بلکه با این کار از دین خدا جدا می‌شدند (و به قطع دانستند) این فرا گیرندگان (آنکه/ آنچه با دین خود خریدند) و بدین‌سان که از دین خویش جدا شدند (در آخرت بهره‌ای ندارند) یعنی نصیبی از ثواب بهشت نبرند، سپس او عزّوجلّ فرمود (خویشتن را به بدترین آنچه ممکن بود فروختند) و گرفتار عذاب ساختند ( ای کاش می‌فهمیدند) که آخرت را فروخته و بهره خود از بهشت را رها کرده‌اند که فراگیران این جادو معتقدند نه پیامبری وجود دارد و نه خدا و نه زنده شدن و برانگیختنی‌. آنگاه فرمود (آنچه خریده‌اند در آخرت هیچ بهره‌ای ندارد) زیرا معتقدند آخرتی وجود ندارد و برآنند چون آخرتی وجود ندارد بهره‌ای در سرای پس از دنیا ندارند در حالی که از پس دنیا آخرتی است و آنان با کفر خود بدان، بهره‌شان در آنجا را از دست دادند سپس فرمود (چه بد چیزی است آنچه خویش را بدان فروختند) که در برابر دنیا آخرت را فروختند و خویشتن را گرفتار عذابی دائم نمودند (کاش در می‌یافتند) که خود را به عذاب فروخته‌اند اما نمی‌دانند به خاطر کفرشان به او بوده است. و چون حجّت های خدا را نادیده انگاشتند، تا حقیقت را دریابند، خداوند به اعتقاد باطل و انکارشان نسبت به حق، عذابشان نمود .

نوشته شده توسط: مریم

آب هم جادو می کند(چاق ها بخوانند) یکشنبه 86/7/29 ساعت 10:32 عصر

«چگونه آب لاغر می کند؟»

چگونه 8 لیوان آب در روز چربی‌های اضافی را آب می‌کند؟

نوشیدن آب

گرچه ممکن است عجیب به نظر بیاید، ولی آب به احتمال قوی لوسیون منحصر به فرد موثر در کاهش وزن ‌و پیشگیری از چاقی مجدد است. با این که بیشتر ما توجه لازم را به اهمیت حیاتی آب نداریم، ‌این ماده بی‌رنگ و بو ممکن است تنها لوسیون جادویی واقعی برای کاهش پایدار وزن ما باشد!

نوشیدن آب طبیعتا اشتهای شما را کاهش می‌دهد و به بدنتان کمک خواهد کرد چربی‌های ذخیره شده را وارد چرخه سوخت و سوز(متابولیسم) کند. مطالعات به عمل آمده نشان می‌دهد کاهش مصرف آب موجب افزایش ذخیره چربی بدن می‌شود، در حالی که افزایش نوشیدن آب به سوخت و سوز چربی‌ها کمک موثری می‌کند.

علت این پدیده زیست شناختی چنین است:

کلیه‌های ما بدون رسیدن مقدار کافی آب به آن‌ها قادر به فعالیت نیستند. وقتی کلیه‌ها در سطح توانایی شان کار نکنند بخشی از بار آن‌ها به کبد سرازیر می‌شود. یکی از عملکردهای اولیه کبد تنظیم چرخه سوختی، ‌یا همان متابولیسم چربی‌های ذخیره شده برای تبدیل آن‌ها به انرژی مورد نیاز بدن است. چنانچه قرار باشد کبد برخی از عملکرد کلیه‌ها را به عهده بگیرد،‌ دیگر نخواهد توانست کار‌های اساسی خودش را با حداکثر توان انجام بدهد. یکی از نتایج این جابجایی مسئولیت‌ها در بدن ما، سوخت و سوز مقدار کم‌تری از چربی‌های ذخیره شده،‌ به عبارتی باقی ماندن چربی‌های زاید و توقف جریان کاهش وزن مطلوب خواهد بود.

نوشیدن آب کافی همچنین بهترین راه برای حفظ کیفیت مطلوب مایعات بدن است. وقتی بدن آب کمتری دریافت کند، ادارکش از این موضوع به خطر افتادن حیات خواهد بود. در نتیجه بدن دست به ذخیره سازی هر قطره از آب موجود در خود خواهد زد. آب در فضاهای برون سلولی ذخیره خواهد شد (خارج از سلول‌ها). این امر موجب ورم پاها، ران‌ها و دست‌ها خواهد شد. در چنین وضعیتی در بهترین حالت، هورمون‌های بازدارنده ادراک راه حلی موقت پیش پای ارگانیسم می‌گذارند. آن‌ها موجب می‌شوند آب ذخیره شده در فضاهای بین سلولی همراه مقداری مواد ضروری انرژی زای بدن به زور به سمت کلیه‌ها حرکت کند. در این هنگام مجددا بدن تصور خواهد کرد با یک تهدید حیاتی مواجه شده است و در اولین فرصت ممکن به پر کردن جای خالی آب‌های از دست رفته خواهد پرداخت. به این ترتیب وضعیت به سرعت به حالت پیشین باز خواهد گشت.

بهترین راه برای غلبه بر مشکل حفظ میزان حیاتی آب بدن، در اختیار قرار دادن ماده مورد نیاز آن است. تنها پس از دریافت آب کافی، آب ذخیره شده در فضاهای بین سلولی به طور طبیعی آزاد می‌شود.

اگر شما همواره با مشکل حفظ میزان آب مورد نیاز بدنتان روبرو هستید، ممکن است این مساله ناشی از مصرف بیش از حد نمک باشد. بدن شما تحمل غلظت معینی از سدیم را دارد. هر چه نمک بیشتری مصرف کنید، سیستم حیاتی شما دست به رقیق کردن بیشتر مایعات درون بدنتان خواهد زد. اما رهایی از نمک اضافی مصرف شده نیز ساده است. کافی است آب بیشتری بنوشید. هنگام خروج آب با فشار از کلیه‌ها، سدیم اضافی نیز دفع می شود.

افرادی که اضافه وزن دارند، نیاز به نوشیدن آب بیشتری نسبت به لاغرها دارند! افرادی که جسمشان بزرگ‌تر از دیگران است، بار متابولیسمی بیشتری را هم تحمل می‌کنند. از آنجا که می‌دانیم آب کلید سوخت و سوز چربی‌ها در بدن ما می‌باشد، در نتیجه کسانی که اضافه وزن دارند به آب بیشتری نیاز دارند.

آب ضمنا به بدن کمک می‌کند تا ریتم مناسب عملکرد عضلانی را حفظ کند. این کار با فراهم آوردن امکان انقباض و انبساط طبیعی و ممانعت از آب باختگی عضلات میسر می‌شود. آب همچنین از چین و چروک خوردن پوست، که نوعا پس از کاهش وزن رخ می‌دهد پیش‌گیری می‌کند. سلول‌ها که در هنگام کاهش وزن کوچکتر شده‌اند با رسیدن آب کافی به آنها شاداب می‌شوند، و در نتیجه پوست صاف، شفاف و با نشاط خواهد شد.

آب به بدن شما کمک می‌کند، خود را از شر مواد زاید خلاص کند. در هنگام کاهش وزن بدن شما مواد زاید خیلی بیشتری دارد که باید آن را دفع کند. تمام چربی‌های سوخت و سوز شده باید دور ریخته شود. مجددا مقدار کافی آب به تخلیه این ضایعات از بدن کمک می کند.

آب همچنین می‌تواند یبوست را برطرف کند. وقتی بدن بیش از اندازه کم آب دریافت کند، تمام آب مورد نیاز خود را با تخلیه کامل آب‌های درون خود از کلیه نقاط بدن تامین خواهد کرد. روده بزرگ یکی از منابع اصلی تامین آب در این گونه مواقع است. اما نتیجه چیست؟ یبوست. با این حال وقتی فرد آب کافی مصرف کند روده‌ها عملکرد طبیعی خود را از سر خواهند گرفت.

 

*مطالب مرتبط:

آب، اکسیر حیات

کم آبی؛ خطری در تابستان

روزانه دو لیتر مایعات بنوشید

نوشیدن آب را در هوای گرم محدود نکنید

آثار آب درمانی در بدن


نوشته شده توسط: مریم

فرهنگی یکشنبه 86/7/29 ساعت 10:1 عصر

اقدام صهیونیست‌ها در تخریب یکی از ورودی‌های مسجد‌الاقصی، احساسات بیش از یک میلیارد مسلمان دنیا را جریحه‌دار کرد؛ وضعیتی که پیش از این نیز مسلمانان، به‌ویژه شیعیان سراسر جهان، در هشتم شوال سال 1344 هجری قمری در تخریب قبور مطهر ائمه‌ی بقیع توسط وهابیان سعودی تجربه کرده بودند.

برخی پیروان اهل سنت بر این باورند که میزان حساسیت شیعیان نسبت به زنده نگه‌داشتن یاد و آثار اهل بیت‌(علیهم‌السلام) بیش از مقدار حساسیتی است که نسبت به پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(ص) ابراز‌می‌دارند؛ صرف‌نظر از میزان صحت و سقم این باور‌، آنچه که اینک و پس از تحرکات جدید صهیونیست‌ها در قدس، در جهان اسلام روی‌داده‌است، عکس گزاره‌ی بالا را به‌نمایش‌می‌گذارد:

چندی‌است که اسرائیلی‌ها اقدام به حفاری‌هایی در نزدیکی «باب المغاربة»، یکی از هفت دروازه‌ی ورودی مسجد‌الاقصی نموده‌اند. منابع صهیونیستی هدف از این کار را انجام تعمیراتی بر روی درب چوبی این ضلع از مسجد اعلام کرده‌اند! درحالی‌که پرواضح است، انجام چنین مرمتی، نیاز به استفاده از وسایل دقیق و ظریف دارد تا به ارزش و قدمت محل مورد تعمیر، لطمه‌ای وارد‌نشود، نه اینکه از ابزارهایی همچون بولدوزرهای سنگین استفاده‌شود، بنابراین کاملا محرز است که هدف اسراییل «ویرانی و تخریب» است نه «بازسازی و مرمت».
از زمان روی کار‌آمدن وهابیون در عربستان، بقیع به یک معنا منطقه ممنوعه و زیارت آن حتی از دور و از پشت دیوار و نرده حائل ، به ویژه برای حجاج شیعه یک مشکل همیشگی است

در پی این تحرکات - که سابقه‌ی حفاری‌های طولانی یهودیان افراطی و اساطیری در زیر مسجدالاقصی را نیز دوباره در اذهان و محافل اسلامی زنده‌کرد- همچنان غوغایی در جهان اسلام و مسلمانان برانگیخته شده‌است.

گذشته از تجمعات و اعتراضات شهروندان قدس، که به بازداشت «شیخ رائد صلاح»، رهبر جنبش اسلامی فلسطین و 6 عضو همراه وی در تاریخ 7/3/2007 و انتقال آن‌ها به مکانی نامعلوم و حتی هجوم ارتش صهیونیسم به خانه‌های فلسطینی‌های ساکن در اطراف مسجد‌الاقصی انجامید، مسلمانان سراسر جهان نیز نسبت به این مسأله به‌شدت اعتراض‌کردند؛ تا جایی که برخی از آنان اِعمال فشار بر محافل و سازمان‌های بین‌المللی را نیز خواستارشده‌اند.

اعلام محکومیت تخریب‌های اسراییل از سوی علمای فلسطین

همچنین صدور بیانیه‌های جداگانه از سوی علما و رهبران جنبش‌های مختلف فلسطین و محکومیت حفاری‌های اخیر در باب‌المغاربه‌ی مسجدالأقصی نیز شاهدی بر این مدعاست؛ چراکه علمای مسلمان با هدف آگاهی‌بخشی مسلمانان و بیدارکردن ‌پیروان مذاهب اسلامی و حتی مسیحی برای جلوگیری از تجاوزات نابخردانه و غیرقانونی ارتش اسراییل در اطراف این مکان شریف تلاش‌می‌کنند. در این میان می‌توان به بیانیه‌های «شیخ تیسیر التمیمی»، قاضی قضات فلسطین، هشدار «شیخ رائد صلاح»، رییس جنبش اسلامی فلسطین و ... اشاره‌کرد:

اما متأسفانه باید گفت: در حال حاضر شاهد آن هستیم که مسلمانان جهان، به‌ویژه بیشتر برادران اهل سنت، نسبت به تخریب و توهینی که در سرزمین‌های مقدس اسلامی و تخریب آثار اسلامی قبل و بعد از هجرت، آن هم در مسقط الرأس اسلام و محل تولد و زندگی رسول الله(ص) انجام‌می‌شود، بی‌‌توجهند.
هشدار رییس جنبش اسلامی فلسطین نسبت به حفاری‌های مجدد اسراییل در مسجدالأقصی

به فهرستی از این تخریب‌ها و تلاش‌ها بنگرید:
قاضی قضات فلسطین: قدس پایتخت تاریخی، دینی و سیاسی مسلمانان است

1. تخریب بخش وسیعی از کوه «ابوقبیس« در کنار ورودی‌های «باب‌السلام» و «باب علی» مسجدالحرام و ساخت اقامتگاه سلطنتی بر روی آن. در اهمیت این کوه، همین بس که علاوه بر وقوف تاریخی پیامبر(ص) بر آن، در اولین دعوت خود در مکه، خواندن دعایی در کنار آن، از زمره‌ی اعمال حجاج و زائرین است.
مفتی فلسطین حفاری‌های مجدد در «باب المغاربه»‌ی مسجدالأقصی را محکوم‌کرد

2. کم‌اهمیت جلوه‌دادن محل تولد پیامبر(ص) در شهر مکه و تبدیل آن به کتابخانه‌ای محقر. کسانی که توفیق زیارت خانه‌ی خدا را یافته‌اند، می‌دانند که در طول شبانه‌روز، مأمورانی در کنار این محل ایستاده‌اند تا زائران را از توقف در این مکان مقدس و تاریخی بازدارند؛ حال آنکه اولین ایستگاه ویرانی کاخ‌های قیاصره و اکاسره، همین خانه‌ی کوچک بود و خواندن دعاهایی در کنار آن نیز از جمله ادعیه‌ی وارده است.

3. تخریب بارگاه ائمه(علیهم‌السلام) و صحابه‌ی مدفون در بقیع؛ که بی‌شک یکی از فجیع‌ترین جنایات دینی و فرهنگی قرن اخیر محسوب‌می‌شود.
اگرچه مسلمانان دانشمند و روشن‌ضمیر در جای جای جهان اسلام ،انزجار خود را نسبت به اقدامات تروریستی در اماکن زیارتی - که عمدتا از سوی "وهابیون" انجام‌می‌شود- اعلام‌می‌دارند؛ اما غالب مسلمانان جهان عمدا یا سهوا از این پیوند وهابی – صهیونی در انهدام پیشینه مسلمانان غفلت‌می‌کنند

4. تخریب کوهی در کنار مسجد النبی (ص) که دارای ارزش دینی و تاریخی است آن‌هم جهت کاربری‌های تجاری و ساختمان‌سازی.(خوشبختانه با اعتراضاتی که درموسم حج امسال صورت‌گرفت و با دستوری که از سوی «سلطان بن عبدالعزیز»، ولیعهد عربستان صادرشد، این تخریب درحال حاضر متوقف‌شده‌است)

5. تخریب حرم امامین عسکریین‌(علیهم‌السلام) در سامراء؛ شهری که بیشتر جمعیت آن را اهل سنت تشکیل‌می‌دهند.

6. تلاش برای تخریب حرم مطهر امیرالمؤمنین علی(ع) و حضرت سیدالشهداء(ع).

7. تخریب مرقد اصحاب گرانقدر پیامبر(ص) و ائمه - علیهم السلام - نظیر «سلمان فارسی» و «عبدالله بن‌موسی الکاظم» در عراق و «مزار سادات» در «بعقوبه».

اگر چه مسلمانان دانشمند و روشن‌ضمیر در جای جای جهان اسلام، انزجار خود را نسبت به این‌گونه اعمال - که عمدتاً از سوی "وهابیون" انجام‌می‌شود- اعلام‌می‌دارند، اما جمع کثیری از مسلمانان جهان، عمداً یا سهواً از این پیوند وهابی – صهیونی در انهدام پیشینه‌ی مسلمانان غفلت‌می‌ورزند.
قدرت‌یافتن شیعیان در عراق و حضور پرقدرت حزب‌الله در عرصه سیاسی لبنان، موجب هراس وهابیان سعودی شده‌است به ویژه اینکه در خود عربستان نیز یک اقلیت مهم شیعی وجود‌دارد که بر اساس برخی آمارها تا 20 درصد جمعیت شبه‌جزیره را شامل‌می‌شود

می‌توان گفت، افکار عمومی اسلامی جهان همواره در مقابل توطئه‌های دشمنان اسلام در فلسطین و مسجدالأقصی واکنش نشان‌می‌دهد؛ اما نکته‌ی حائز اهمیت این است که همین افکار عمومی اسلامی، در سراسر جهان، نسبت به تخریب مشاهد و آثار اسلامی در حجاز و عراق بی‌تفاوت است.

«بقیع»، یک قبرستان تاریخی است که چهارتن از امامان شیعه یعنی امام حسن مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و نیز بسیاری از صحابه‌ی مشهور پیامبر اسلام(ص) در آنجا دفن‌شده‌اند. همچنین بر اساس برخی روایات، پیکر مطهر حضرت فاطمه(س)، دختر پیامبر(ص) نیز احتمالا" در این قبرستان دفن‌شده‌است.

بر اساس اسناد و تصاویر منتشرشده، این قبرستان تا قبل از روی کار‌آمدن حکومت وهابی سعودی در عربستان، همچون بسیاری دیگر از بقاع متبرکه و قبور ائمه و امام‌زادگان شیعه، دارای گنبد و بارگاه بوده و حجاج شیعه و حتی اهل سنت هنگام وقوف در مدینه به زیارت این قبور می‌آمده‌اند؛ اما از زمان استیلای وهابیون بر شبه جزیره، که هرگونه زیارت قبور را معادل شرک به خداوند می‌دانند، بسیاری از بارگاه‌های ائمه و صحابه تخریب‌شد.
برای دیدن نخستین تصاویر از قبرستان بقیع و عکس‌هایی از تخریب این مکان مقدس به دست وهابیت اینجا کلیک کنید!

وهابیون حتی قصد‌داشتند، قبور ائمه‌ی کربلا و نجف را نیز از بین ببرند. حتی گفته‌می‌شود، آن‌ها قصد تخریب قبر پیامبر اسلام(ص) را داشتند که البته به‌دلیل واکنش شدید عامه‌ی مسلمانان از این اقدام خودداری‌کردند.

اما مسأله‌ی مهم این است که از زمان روی‌کارآمدن وهابیون در عربستان، بقیع به یک معنا، "منطقه‌ی ممنوعه" و زیارت آن حتی از دور و از پشت دیوار و نرده‌ی حائل، به‌ویژه برای حجاج شیعه یک مشکل همیشگی است، مشکلی که با افزایش قابل‌توجه مسافران عمره‌ی مفرده از ایران، در سال‌های اخیر حادتر شده‌است.
نمایی از قبرستان بقیع

قبرستان همیشه غریب

البته بعد از چند سال تحریم حج تمتع از جانب ایران و شروع مجدد اعزام زائران، بر اساس پروتکل‌های تعیین‌شده، ماموران سعودی تا حدودی از مشکل‌آفرینی برای حجاج ایرانی جلوگیری‌کردند. برای مدتی به‌دلیل رونق نسبی روابط ایران و دربار سعودی، مأموران این کشور، برخورد احترام‌آمیزی با حجاج ایرانی داشتند. برخی آزادی‌های نسبی هم برای زائران ایرانی در اطراف قبرستان بقیع به‌وجودآمد، اما در چند سال اخیر، مجدداً سخت‌گیری‌ها و اذیت‌های گذشته باب‌شده‌است.

هم‌اکنون علاوه بر حج تمتع، سالانه ده‌ها هزار نفر از مردم ایران در قالب کاروان‌های مختلف از جمله کاروان‌های دانشجویی و دانش‌آموزی در ایام مختلف سال به حج عمره می‌روند. به همین دلیل، موضوع نحوه‌ی برخورد مأموران سعودی با حجاج ایرانی در قبرستان بقیع، امری مهم است که می‌بایست مسئولان چاره‌ای برای آن بیا‌ندیشند.

به نظرمی‌رسد یکی از عوامل اصلی در سخت‌گیری‌های اخیر سعودی‌ها بر زائران و حجاج ایرانی، مسائل عراق است، حقیقت این‌است که وهابیان سعودی‌ از روند تحولات عراق بعد از سقوط صدام چندان دل خوشی ندارند و از روی کار آمدن یک دولت شیعی به‌شدت نگرانند. آن‌ها ایران را عامل تقویت شیعیان و تضعیف اهل سنت در عراق می‌دانند. موضوع هلال شیعی که ابتدا از جانب شاه اردن مطرح‌شد، اکنون در میان وهابیان سعودی‌ نیز که خود را رهبر جهان عرب می‌دانند، مطرح‌است.
چندی پیش مشخص‌شد که برخی کتبی که به اسم علمای شیعه در عربستان توزیع‌می‌شود، جعلی‌‌است و علمای شیعی که کتاب‌ها به نام آن‌ها توزیع‌می‌شود، اصولا" صاحب چنان تالیفاتی نیستند

رفتار دوگانه سعودی‌ها

قدرت‌یافتن شیعیان در عراق و حضور پرقدرت "حزب الله" در عرصه‌‌‌ی سیاسی لبنان موجب هراس وهابیون شده‌است، به‌ویژه اینکه در خود عربستان نیز یک اقلیت مهم شیعی وجوددارد که بر اساس برخی آمارها تا 20 درصد جمعیت شبه جزیره را شامل‌می‌شود.

البته این مسائل، بهانه‌هایی نیستند که دولتمردان سعودی در ظاهر بدان اشاره‌‌می‌کنند، آن‌ها مسائل دیگری را نیز دستاویز ایجاد محدودیت برای زائران و حجاج ایرانی و شیعه قرارمی‌دهند. اخیراً در جریان پیگیری‌های مسئولان ایرانی برای رفع مشکلات موجود، طرف سعودی برخی مسائل را به‌میان‌کشید‌ه‌است، از جمله خواندن دعا با صدای بلند، صلوات‌فرستادن در مسجدالنبی هنگام اذان، سب صحابه در پشت قرآن‌ها و...!

آن‌ها همچنین با اعتراض به توزیع کتاب‌های شیعی توسط برخی زائران ایرانی بر این‌باورند که این کتاب‌ها حاوی اهانت به برخی باورهای اهل سنت و صحابه‌ی پیامبر است. طرح این موضوع از جانب سعودی‌ها البته ممکن است بیراهه‌نباشد؛ چراکه چندی پیش مشخص‌شد که کتاب‌ها‌یی که به اسم علمای شیعه در عربستان توزیع‌می‌شود، جعلی‌است و علمای شیعی که کتاب‌ها به نام آن‌ها توزیع‌می‌شود اصولاً صاحب چنان تألیفاتی نیستند! نظیر کتا‌ب‌هایی که به اسم «علامه عسکری» و «آیت الله جعفر سبحانی» در مدینه و بقیع توزیع‌شده‌بود.

هراس موهوم از هلال شیعی

از سوی دیگر، حتی اگر توزیع برخی کتاب‌ها با مشخصاتی که دولتمردان سعودی می‌گویند، واقعیت داشته‌باشد، مغایر با سیاست رسمی حکومت ایران است. دولتمردان جمهوری اسلامی حتی در داخل کشور نیز درگیر مبارزه‌ای جدی با برخی گروه‌های افراطی هستند که تحت لوای دفاع از تشیع و ولایت، به گونه‌ای اهانت‌آمیز با باورهای سایر مسلمانان برخوردنموده و از این طریق به اصل انسجام اسلامی که یک استراتژی محور جمهوری اسلامی است، خدشه وارد‌می‌کنند.
از ابتدای گشایش درب بقیع به روی زائران تعدادی از طلاب وهابی با حضور بر سر مقابر مطهر بزرگان اسلام به زائران شیعه به ویژه ایرانی‌ها بی‌حرمتی‌های فراوانی ابراز‌می‌دارند

این درحالی‌است که خود حکومت سعودی، برنامه‌های تبلیغی وسیعی برای تمامی حجاج از جمله حجاج ایرانی دارد و سالیان مدیدی است که برخی کتاب‌های مبلغ وهابیت در بین حجاج ایرانی توزیع‌می‌شود.

از سوی دیگر، اهانت‌های لفظی طلاب وهابی در قبرستان بقیع که اکثراً تبعه‌ی کشور افغانستان نیز هستند، باعث ایجاد جنگ روانی و جلوگیری از نیایش بی‌دغدغه‌ی شیعیان و دیگر علاقمندان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) در این مکان شریف شده‌است.

کتاب‌های مسئله‌دار

همچنین از ابتدای گشایش درب بقیع به روی زائران تعدادی از طلاب وهابی با حضور بر سر مقابر مطهر بزرگان اسلام به زائران شیعه به ویژه ایرانی‌ها بی‌حرمتی‌های فراوانی ابرازمی‌دارند.

در خاتمه می‌توان‌گفت: تمایز شدید آستانه‌ی تحریک شیعیان و اهل سنت و اهتمام هر یک از آن‌ها به گوشه‌ای از تاریخ و فرهنگ اسلامی، نشانه‌ی شکاف عمیقی است که متأسفانه از لحاظ تاریخی بین آن‌ها وجودداشته و اینک با توطئه‌ی دشمنان و غفلت دوستان، بروز و ظهور یافته‌است و آنچه که تاکنون برای پرکردن این شکاف انجام‌شده - نظیر اجلاس گوناگون تقریب بین مذاهب اسلامی -کافی نبوده‌است و دلسوزان دو طایفه باید هر چه زودتر تمهیدات عملی‌تری برای وحدت بیاندیشند.

منبع: خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)


نوشته شده توسط: مریم

پیشنهاد پوتین.... جمعه 86/7/27 ساعت 11:3 عصر

پیشنهاد پوتین چه بود؟

 

مقام معظم رهبری _ پوتین

 

مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور روسیه با تاکید بر گسترش مناسبات دو کشور، خاطرنشان کردند:ما مصمم هستیم که نیاز کشور خود به انرژی هسته ای را تأمین کنیم و به همین علت مسئله غنی سازی را جدی می گیریم.

 

به گزارش خبرگزاری فارس، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی  در دیدار رئیس جمهور روسیه، ظرفیتهای متنوع و مختلف دو کشور را زمینه مساعدی برای گسترش روابط خواندند و با اشاره به تأکید آقای پوتین درباره عزم جدی مسکو برای گسترش نامحدود و همه جانبه روابط با تهران افزودند: ما نیز از گسترش مناسبات استقبال می کنیم و آن را به نفع دو کشور و دو ملت می دانیم.

 

ایشان، با ابراز نارضایتی از مناسبات اقتصادی فعلی دو کشور، گسترش این مناسبات را تأمین کننده منافع دو کشور دانستند و خاطرنشان کردند: همانگونه که وجود «ایران مستقل» به نفع روسیه است، وجود «روسیه مقتدر» هم به نفع ایران است.

 

حضرت آیت الله خامنه ای عظمت و قدرت درونی هر ملت را، اقتدار واقعی آن کشور خواندند و تأکید کردند: ملت ایران و جمهوری اسلامی، «منطقِ پایداری در دفاع از منافع ملی» را برگزیده است چرا که یقین دارد زیاده خواهی دشمنان این ملت، هیچ حد و پایانی ندارد و به همین علت، ملت و دولت ایران با پرهیز از ماجراجویی یا بهانه دادن به دست دشمن، همچنان براساس این منطق هوشیارانه و مقتدرانه، عمل خواهد کرد.

 

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به میهمان نوازی ملت ایران افزودند: تصویر ملت روسیه در ذهن ما، تصویر روشن و خوبی است و این به علت مقاومتها و تدابیری است که ملت روسیه در مقاطع مختلف از خود نشان داده است.

 

ایشان با اشاره به زیاده خواهی های بی حد و حصر و بهانه‌جویی‌های آمریکا افزودند: آمریکایی‌ها با هر کشور و دولتی که در برابر منافع نامشروع آنها بایستد و به طور مستقل عمل کند مخالفند اما ملتها را نمی توان با این گونه زیاده خواهی شکست داد.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به استمرار تهدیدات آمریکا در تمامی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تأکید کردند: آمریکا از هیچ کاری برای ضربه زدن به ملت ایران دریغ نکرده است اما ماجراجویی‌هایش نتیجه عکس داده است و این ناکامی ها در مقابل چشمان آنان قرار دارد.

 

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به آمادگی ایران برای اعتمادسازی کامل افزودند: همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی، کار معقول و درستی است که ادامه خواهد یافت و ما مصمم هستیم که نیاز کشور خود به انرژی هسته ای را تأمین کنیم و به همین علت مسئله غنی سازی را جدی می گیریم.

 

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ایده تشکیل اوپک گازی و مذاکرات خوبی که رئیس جمهور روسیه در ایران داشته است ابراز امیدواری کردند: نتایج این مذاکرات در آینده ی روشنِ روابط دو کشور، مفید و مؤثرباشد.

 

حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان خطاب به آقای پوتین گفتند: درباره سخنان و پیشنهاد شما تأمل خواهیم کرد.

 

 

حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان خطاب به آقای پوتین گفتند: درباره سخنان و پیشنهاد شما تأمل خواهیم کرد.

در این دیدار که آقای احمدی نژاد رئیس جمهور نیز حضور داشت آقای ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه مذاکرات همه جانبه خود با رئیس جمهور ایران را جدی و بسیار خوب ارزیابی کرد و گفت: در مذاکرات فشرده تهران درخصوص تحول در سطح روابط دوجانبه به منظور ارتقای جدی، همه جانبه و نامحدود همکاریها و گسترش آن در ابعاد مختلف به ویژه در بخشهای انرژی، حمل و نقل و هوا - فضا بحث شد و به دورنمای بسیار روشن از روابط دو کشور دست یافتیم.

 

رئیس جمهور روسیه تصریح کرد: منافع ملت روسیه در وجود یک ایران قوی و مؤثر در عرصه بین المللی نهفته است و مسکو درخصوص همکاریهای خود با تهران هیچ محدودیتی قائل نیست و در حال و آینده بدون هیچ تردیدی در این مسیر حرکت خواهد کرد.

 

وی همچنین افزود: روسیه برای موضع ایران درخصوص مسئله هسته ای احترام قائل است و استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای را حق ایران می داند ضمن آنکه با هرگونه تحمیل بر ضد ایران مخالف است.

آقای پوتین با استقبال از همکاریهای ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی خاطرنشان کرد: مسکو از این ابتکار عمل جمهوری اسلامی ایران حمایت می کند.

 


نوشته شده توسط: مریم

کا رتونهای ایرانی باعث ترس آمریکا.... دوشنبه 86/7/23 ساعت 6:18 صبح

کارتونهای ایرانی مایه نگرانی ارتش آمریکا

کارتون ایرانی

 

واحد 136 ارتش آمریکا که اقدامات تبلیغی و اطلاع رسانی نیروهای مارین و تفنگداران دریایی آمریکا را برعهده دارد، نسبت به پخش  کارتون‌های ایرانی در عراق ابراز نگرانی کرده است.

 

به گزارش خبرنگار «جهان» از عراق، ستاد فرماندهی ارتش آمریکا در عراق، پخش کارتون‌های ایرانی از تلویزیون‌های عراق را بسیار خطرناک دانست و خواستار توقف پخش این کارتون‌ها شد.

  آنها معتقدند که پخش این کارتون‌ها ، فرهنگ و اندیشه‌های ایرانی را که در تضاد کامل با سیاست‌های آمریکاست به نسل کودک و نوجوان عراق منتقل می‌کند.

 

 اخیرا پخش کارتون های ایرانی ماند داستان‌های کهن و نیز انیمیشن‌هایی با محوریت زندگی و روایاتی از ائمه (ع) با استقبال مردم و نوجوانان عراقی روبرو شده است.

 ارتش آمریکا معتقد است این برنامه‌ها به گونه ای ترجمه می شوند که اهداف فرهنگی را در لابه های سیاسی به عراق‌ها تحمیل می‌کند.


نوشته شده توسط: مریم

بستنی هایی که چاق نمی کنند!!!! یکشنبه 86/7/22 ساعت 10:14 عصر

بستنی‌هایی که چاق نمی‌ کنند

اسکلتی در حال خوردن بستنی

آرزوی ساختن بستنی‌هایی که بتوان آنها را بدون نگرانی از چاق شدن خورد، کم کم به وقوع می ‌پیوندند. 

محققان موفق شده‌اند ماده‌ای را از یک ماهی اقیانوس به دست آورند که برای ساخت بستنی استفاده می‌ شود و انسان را چاق نمی ‌کند.

به گزارش بی ‌بی ‌سی، این یک ماده پروتئینی است که از خون یک ماهی اقیانوسی به دست می ‌آید و می ‌تواند درجه حرارت شکل‌گیری بستنی را کاهش دهد و به این ترتیب مقدار کمتری کره و خامه یا چربی در فرآورده‌های نهایی بستنی‌ سازی مورد نیاز خواهد بود.

شرکت unlieve که چند مارک معروف بستنی را در آمریکا تولید می ‌کند، توانسته است با استفاده از تکنولوژی اصلاح ژنتیکی (GH) مجوز لازم برای تولید این بستنی را در آمریکا به دست آورد، ولی هنوز هم از پای ننشسته است و سخت در تلاش است تا با کسب مجوز تولید این بستنی در انگلستان، بازار این نوع بستنی را در این کشور نیز از آن خود کند.

این ماهی جالب، یک مار ماهی است که در اقیانوس اطلس شمالی زندگی می ‌کند. در خون این ماهی پروتئینی وجود دارد که باعث می شود، خون او در اعماق اقیانوس‌های نزدیک به قطب شمال یخ نزند و به این ترتیب این مارماهی به حیات خود ادامه دهد. جالب است بدانید در طبیعت مشابه این نوع پروتئین زیاد یافت می‌ شود و در خون حشرات، گیاهان و ماهی‌های دیگر نیز پروتئین‌های مشابهی وجود دارند که با تغییر اندازه و شکل بلورهای یخ در بدن این جانداران به ادامه حیات آنها کمک می‌ کنند.

محققان شرکت آنلیور می‌ گویند: چون استخراج این پروتئین از ماهی از نظر تجاری برایشان مقرون به صرفه نبود با استفاده از یک مخمر اصلاح ژنتیکی شده، پروتئین را در مخزن‌های بزرگ در بسته، تولید کرده‌اند. صاحبان این شرکت ادعا دارند در فرآورده نهایی، هیچ ماده ی اصلاح ژنتیک شده‌ای به بستنی وارد نخواهد شد و مخمرها نیز به بستنی افزوده نمی‌ شوند. از سوی دیگر میزان این پروتئین در بستنی‌هایی که به این روش ساخته می ‌شوند، بسیار اندک است.

بستنی‌هایی که با این روش تولید می شوندند، 50 درصد چربی کمتر و 30 درصد کالری کمتری دارند، بنابراین در میان افراد چاق که در به در دنبال وزن کم کردن هستند، طرفداران زیادی خواهند یافت.

دکتر گلرخ ثریا

* لینک مرتبط:

ارزش غذایی شیر و لبنیات

ارزش غذایی بستنی


نوشته شده توسط: مریم

حلقه سبز در دست حاتمی کیا یکشنبه 86/7/22 ساعت 10:7 عصر

"حلقه سبز" حاتمی‌کیا 28 مهر ماه نمایش داده می‌شود

پخش سریال "حلقه سبز" ابراهیم حاتمی‌کیا از 28 مهر ماه سال جاری از شبکه‌ی سوم سیما آغاز می‌شود.

محمد پیرهادی تهیه‌کننده و مجری طرح این سریال با بیان این خبر گفت: طبق مذاکراتی که داشته‌ایم قرار است این سریال روزهای شنبه در ساعت 21 پخش شود.

دومین سریال تلویزیونی حاتمی کیا، بعد از «خاک سرخ» اوایل آذر ماه سال گذشته در تهران فیلمبرداری‌اش آغاز شد و داستان آن از زبان یک روح که علاقه‌ای ندارد، قلب خود را اهدا کند، روایت می‌شود.

حمید فرخ‌نژاد، سیما تیرانداز، محمد حاتمی، آتش تقی‌پور، حمیرا ریاضی به همراه تعدادی از بازیگران تئاتر و تلویزیون نیز در این سریال ایفای نقش پرداختند.

به گزارش ایسنا، عواملی که در پشت دوربین سریال «حلقه سبز» همکاری داشتند، عبارتند از: دستیار کارگردان و برنامه‌ریز: علیرضا شمس، مدیر تصویربرداری: سیروس عبدلی، چهرپرداز: محمد قومی، صدابردار: اصغر آبگون، طراح صحنه و لباس: داریوش پیرو.

این سریال به سفارش گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیما تولید شده است.

منبع : ایسنا

مطالب مرتبط :

تصویربرداری «حلقه سبز» وارد فاز دوم شد

تصویربرداری «حلقه سبز» ادامه دارد


نوشته شده توسط: مریم

حلقه سبز در دست حاتمی کیا یکشنبه 86/7/22 ساعت 10:1 عصر

"حلقه سبز" حاتمی‌کیا 28 مهر ماه نمایش داده می‌شود

پخش سریال "حلقه سبز" ابراهیم حاتمی‌کیا از 28 مهر ماه سال جاری از شبکه‌ی سوم سیما آغاز می‌شود.

محمد پیرهادی تهیه‌کننده و مجری طرح این سریال با بیان این خبر گفت: طبق مذاکراتی که داشته‌ایم قرار است این سریال روزهای شنبه در ساعت 21 پخش شود.

دومین سریال تلویزیونی حاتمی کیا، بعد از «خاک سرخ» اوایل آذر ماه سال گذشته در تهران فیلمبرداری‌اش آغاز شد و داستان آن از زبان یک روح که علاقه‌ای ندارد، قلب خود را اهدا کند، روایت می‌شود.

حمید فرخ‌نژاد، سیما تیرانداز، محمد حاتمی، آتش تقی‌پور، حمیرا ریاضی به همراه تعدادی از بازیگران تئاتر و تلویزیون نیز در این سریال ایفای نقش پرداختند.

به گزارش ایسنا، عواملی که در پشت دوربین سریال «حلقه سبز» همکاری داشتند، عبارتند از: دستیار کارگردان و برنامه‌ریز: علیرضا شمس، مدیر تصویربرداری: سیروس عبدلی، چهرپرداز: محمد قومی، صدابردار: اصغر آبگون، طراح صحنه و لباس: داریوش پیرو.

این سریال به سفارش گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیما تولید شده است.

منبع : ایسنا

مطالب مرتبط :

تصویربرداری «حلقه سبز» وارد فاز دوم شد

تصویربرداری «حلقه سبز» ادامه دارد


نوشته شده توسط: مریم

فرشتگان زمینی شنبه 86/7/21 ساعت 12:2 صبح

اینها که می گویم حکایت نیست

اینها که می گویم حکایت نیست

آیا می دانید کودکان معلول فرشتگان زمین اند؟ بله موجودی که روی زمین زندگی می کنه و از نسل ما انسانها ی گناهکاره ولی به پاکی فرشتگان آسمانی. یعنی نعمت شاید ناشناخته ای که خدا به بندگان منتخب خویش عطا کرده است.

 

اینها صحبتهای پدر یکی از کودکان معلول و هموطن ماست. تعبیری زیبا وشایسته این فرزندان. کودکانی که به مصلحت و حکمت خداوند با ناتوانی متولد شده اند . شما پدر و مادر ها لحظات شیرین فرزندتان را به خاطر دارید. آیا میتوانید احساس پدران و مادران این کودکان را درک کنید به خصوص وقتی تمام پزشکان به نوعی جوابتان کردند آیا تنهائی قابل تحمل است؟ ما انسانهای توانا برای کمک به این کودکان و والدینشان چه کرده ایم آیا قدمهائی هر چند کوچک برداشته ایم؟ البته افرادی دانا و دلسوز سالها زحمت کشیده اند تا اسم توانبخشی کودک معلول را به گوش این عزیزان و والدینشان برسانند... حالا دیگر این کودکان می دانند که کسانی هم هستند که به فکر آنان هستند و برای آنان کار می کنند و پدر و مادرشان تنها نیستند؛ این عزیزان چند سالی هست که مزه شیرین توانبخشی و نتایج مفید آن را چشیده اند حالا دیکر خوب میدانند که خیلی کارها می شود برایشان انجام داد حالا دیگه به هم خو کرده اند؛ به نظر شما ارزش این کار چقدره با پول قابل جبرانه؛ خوبه به یکی از این مراکز سری بزنید اونوقت می بینید که کارکنان آنجا عاشقند و به حداقل ، راضی.

 

شما می توانید چهره مادری که توان مالی لازم را ندارد هنگامی که مدیر مرکز به او می گوید دیگر نمی تواند هم شهریه نگیرد و هم پول سرویس کودکش را پرداخت کند تصور کنید ؟ یعنی کودک کم توان او که هر روز صبح با شوق و علاقه سوار سرویس می شد و تازه شروع کرده بود تا یکی دو قدم راه بره دیگر نباید به مرکز بیاد ...و گوشه خانه باید با خاطراتش تنها بماند؛ به نظر شما گفتن این حرف برای کسی که برای کوچکترین موفقیتهای کودک ساعتها زحمت کشیده آسان است ؟

 

در گوشه ای از شهر ما جایی است

جایی پر از تنهایی و غصه

اینها که می گویم حکایت نیست

نه نیست این افسانه و قصه

یک عده بچه، دسته های گل

جمعی که می شد مثل ما باشند

در کوچه های شهر ما خوشحال

در جمع شاد بچه ها باشند

معلول های شهر ما آنجا

چشم انتظار دیگران هستند

ای کاش می شد درک می کردیم

آن بچه ها هم مهربان هستند

ای کاش می شد درک می کردیم

باید کمک هایی به آنها کرد

آن خانه را با بخشش و با مهر

همچون بهشتی پاک و زیبا کرد

با هر کمک یک خنده می روید

روی لب آنها که در آنجا

هر روز خود را منتظر هستند

در انتظار جمع آدم ها

تا پر شود تنهایی آنها

با رفتن ما از نشاط و شور

تا غصه پر گیرد از آن دلها

باشد از آنها غصه دورِ دور

شکر سلامت بودن خود را

با هدیه ای تقدیم آنها کن

برخیز روز تازه خود را

با بخشش خود خوب و زیبا کن

 


نوشته شده توسط: مریم

در انتظار یار جمعه 86/7/20 ساعت 11:53 عصر

«عریضه‏ها را چاه کجا مى‏برد؟»

مهدی

خاموش‏تر از چراغ مرگیم

روشن‏تر از آفتاب کجایى‏؟

عقربک‏هاى ساعت، تا کى به گرد خود گردند، بیهوده در صفحه غیبت.

در گرگ و میش سحرگاه، پایان دروغ را انتظار مى‏کشیم.

آن روز که بیایى، جهان براى خوشبختى ما تنگ است.

آغاز و فرجام خویش را در تو مى‏جوییم.

این گریه را پایانى است اگر، اشک راه خود را بداند و بر هر دامانى نریزد.

پوست را بادام و سال را ایام و زیستى را کام و بودن را نام تویى.

من کیستم؟ تو کیستى؟ من اینک نه آنم که بودم. تو همچنان آنى که بودى.

مگذار که بگویم در تن من، امید را به خاک سپردند و سنگى صنوبرى شکل بر سر آن نهادند.

مهدی

هیچیم هیچ، بى‏تو اى همه کس، همه چیز، همه جا، همه وقت، همه عمر...

دلى داریم به پریشانى دود; سرى داریم به حیرانى رود; چشمى به گریانى ابر; غمى به وفادارى بخت. نه اقبال خوشایندى، نه مرگ ظفرمندى.

رفتن، یعنى غیبت، آمدن، یعنى ظهور. بودن یعنى انتظار. کار یعنى سالنامه عمر را ورق زدن. سیاست، یعنى به لبخند تو خندیدن. حکومت، یعنى زیر پاى تو فرش گستردن. عاشورا، یعنى غمهاى تو. محرم، یعنى دمیدن مهتاب فراق. این است معناى حقیقى کلمات.

عریضه‏ها را چاه به کجا مى‏برد؟ آیا او هم...

سر و دست مى‏شکند غول فراق: ما به جنگ مگسها بسیجیده‏ایم.

اگر نه یک دم هماواز توییم، مگر چنگ ناساز تو نیستیم؟

خوشا آن در که به روى تو هر روز مى‏خندد.


نوشته شده توسط: مریم

   1   2   3      >

ِْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

اتوبوس شب ونگاه کلی.....
[عناوین آرشیوشده]

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
67028


:: بازدیدهای امروز ::
16


:: بازدیدهای دیروز ::
14



:: درباره من ::

رزسفید

مریم
تا شقایق هست زندگی باید کرد...

:: لینک به وبلاگ ::

رزسفید


:: آرشیو ::

ماه رمضان
مهر ماه 1386
پاییز 1386



::( دوستان من لینک) ::

اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار


:: لوگوی دوستان من ::











:: خبرنامه ::